تمرینات قدرتی


تمرینات قدرتی بهترین کاری است که می‌توانید برای از دست دادن وزن انجام دهید. برای شروع، می‌توانید با تمرینات مقاومتی چربی بیشتری بسوزانید. همچنین استفاده از اینگونه تمرینات می‌تواند حجم توده عضلانی را افزایش دهد. در مطالعات انجام شده در دانشگاه هاروارد، محققان دریافته اند که تمرینات مقاومتی می‌تواند چربی‌های شکمی را به خوبی از بین ببرد.

ددلیفت هالتر:

برنامه بدنسازی

ددلیفت هالتر تقریبا همه عضلات بدن را درگیر می‌سازد‎

 

این تمرین یکی از مواردی است که با آن می‌توانید چربی‌های اضافی بدن را از دست بدهید. ددلیفت هالتر تقریبا همه عضلات بدن را درگیر می‌سازد و اثر متابولیکی بسیار عالی دارد.

برای انجام این تمرین کافی است یک هالتر بردارید. اگر در این تمرین مبتدی هستید سعی کنید از وزنه‌های کمتر استفاده کنید. حالا پاهای خود را به عرض شانه باز کنید. کمی زانوها را خم نمایید. هالتر را جلوی ران خود قرار دهید و سعی کنید کف دستتان به سمت شما باشد. باسن را به عقب ببرید، زانوهای خود را به سمت هالتر خم کنید و سپس آن را بردارید.

اسکات هالتر:

برنامه بدنسازی

این تمرین می‌تواند در سوزاندن چربی به شما کمک بکند

 

این تمرین نیز می‌تواند در سوزاندن چربی به شما کمک بکند. البته باید به خاطر داشته باشید که انجام صحیح آن ضروری است. برای اینکار کافیست پاهای خود را به عرض شانه باز کنیدو صاف بایستید. هالتر را با دو دست بگیرید و پشت گردن خود قرار دهید. حالا باسن را به سمت عقب ببرید، زاوهای خود را خم کنید و پایین بروید. کمی توقف کنید و به آرامی خود را به موقعیت اصلی برسانید.

پایین آوردن دست باز:

برنامه بدنسازی

این تمرین می‌تواند چربی‌های شکمی را به خوبی بسوزاند

 

در حالیکه بارفیکس نیز همین کار را انجام می‌دهد اما همه خانم‌ها نمی‌توانند آن را به خوبی انجام دهند. این تمرین می‌تواند چربی‌های شکمی را به خوبی بسوزاند و شما را در رسیدن به کاهش وزن کمک نماید.

برای انجام این تمرین، همانند شکل در موقعیت مناسب بنشینید. حالا دسته‌های دستگاه را بگیرید و کف دست را به طرف خود نگه دارید. حالا دسته‌های دستگاه را به سمت خود بکشید و دوباره به موقعیت اول برگردانید.

پرس بالا سینه با دمبل:

برنامه بدنسازی

این تمرین می‌تواند قسمت‌های مختلفی از بدن همچون شانه‌ها، عضله سه سر بازو را تقویت کند

 

پرس نشسته اگر به درستی انجام شود مزایای بسیار زیادی به همراه خواهد داشت. این حرکت ساده می‌تواند قسمت‌های مختلفی از بدن همچون شانه‌ها، عضله سه سر بازو و حتی عضله دوسر را تقویت کند.

برای انجام این تمرین، یک نیمکت قابل تنظیم تهیه کنید و همانند شکل با زاویه ۱۵ الی ۳۰ درجه روی آن بنشینید. هالتر را با دست خود بگیرید. حالا میله را به سمت قسمت بالایی سینه خود بیاورید. چند ثانیه در همین حالت بمانید و میله را به موقعیت اولیه‌اش برگردانید.

پرس سرشانه نشسته با هالتر:

برنامه بدنسازی

با این تمرین به اهداف کاهش وزن خود دست پیدا کنید

 

در خانم‌ها عضلات شانه معمولا به خوبی مورد توجه قرار نمی‌گیرد. عضلات ضعیف سریع‌تر از عضلات قوی رشد می‌کند. شما می‌توانید با این تمرین به اهداف کاهش وزن خود دست پیدا کنید.

برای انجام این تمرین، یک هالتر را با دست خود بگیرید. روی یک نمیکت تخت بنشینید. میله را بالای شانه‌های خود بگیرید.هالتر باید به گونه‌ای باشد که کف دست رو به جلو قرار گیرد. حالا هالتر را به سمت بالا ببرید. کمی مکث نمایید و هالتر را به موقعیت اولیه‌اش برگردانید.


منبع: مجله سلامت

 

خاتوشا


خاتوشا نام شهری است که تاریخ آن به 1180 تا 1600 قبل از میلاد مسیح بازمی‌گردد و امپراتوری هیتی در این منطقه ایجاد شده و گسترش یافته است. گفتنی است که شهر خاتوشا در میان شام و بین‌النهرین واقع شده است. پایتخت امپراتوری هیتی شهر خاتوشا بود و موقعیت آن در حال حاضر نزدیک به دریای سیاه و منطقه بوگازکالا (Bogazkale) است. از ویژگی‌های این آثار تاریخی ترکیه می‌توان به ستون‌های سنگی اشاره کرد که از زمین بیرون آمده‌اند و توسط تعدادی دیوار محافظت می‌شوند.

ترکیه,جاهای دیدنی ترکیه

خاتوشا نام شهری است که تاریخ آن به 1180 تا 1600 قبل از میلاد مسیح بازمی‌گردد

 

در این منطقه می‌توان دروازه‌های سنگی را مشاهده کرد که به‌صورتی استادانه ساخته شده‌اند. قدم زدن در این شهر می‌تواند برای گردشگران بسیار جالب باشد و الهام‌بخش قدرتی خواهد بود که اکنون تنها در چند قطعه سنگ خلاصه شده است. بخشی از اشیای یافت شده در این ناحیه تا سال 1934 داخل موزه پرگامون آلمان نگهداری شده و ‏قطعه‌ای که مجسمه ابولهول نامیده می‌شود، به موزه استانبول انتقال داده شده است. البته بعد از ‏مذاکرات فشرده دولت توانست اشیا باقیمانده را نیز وارد کشور کرده و به موزه بوغازکوی در بیرون ‏خرابه‌های خاتوشا منتقل کند.‏ 

ترکیه,جاهای دیدنی ترکیه

  شهر خاتوشا در میان شام و بین‌النهرین واقع شده است

 ترکیه,جاهای دیدنی ترکیه

قدم زدن در شهر خاتوشا می‌تواند برای گردشگران بسیار جالب باشد

  ترکیه,جاهای دیدنی ترکیه

 

منبع:tishineh.com 

اوون مارونی فیزیکدان


اوون مارونی فیزیکدان دانشگاه آکسفورد انگلستان تاسف می خورد که فیزیکدانها سالهای زیادی را سرگرم مسائل بیهوده بودند. وی می گوید از زمانی که نظریۀ کوانتوم در اوایل سال ۱۹۰۰ میلادی شکل گرفت، فیزیکدانان مدام چنین حرف هایی می زدند: «نظریۀ کوانتوم چقدر عجیب است، چگونه باعث می شود ذرات در یک لحظه در بسیاری جهات حرکت کنند یا اینکه در یک لحظه در جهت و خلاف جهت حرکت عقربه های ساعت بچرخند؟»

 

جهان پیوسته,نظریه کوانتوم

نظریۀ کوانتوم

 

مارونی می گوید:« حرف زدن چیزی را ثابت نمی کند و اگر ما داریم به همه می گوییم که نظریۀ کوانتوم عجیب است بهتر این است، برویم و خودمان امتحان کنیم و ببینیم آیا واقعا اینطور هست یا خیر! در غیر این صورت ما کار علمی انجام نمی دهیم بلکه فقط داریم یک سری امواج با مزه روی یک تخته سیاه را توضیح می دهیم.»

 

این اظهارات باعث شد “مارونی” و اعضایش به منظور یافتن حقیقت ِ تابع موج، یک سری آزمایشات را طراحی کنند. یک اصل راز آلود (تابع موج) که در قلب اعجاب کوانتوم قرار دارد. تابع موج روی کاغذ یک مولفۀ ریاضی است که در فیزیک با حرف یونانیΨ (بخوانید سای-psi) نشان داده می شود و برای توصیف رفتار کوانتومی ذرات استفاده می شود. بسته به آزمایش، تابع موج به فیزیکدانان اجازه می دهد که توسط ِ آن بتوانند احتمال حضور الکترون در هر نقطۀ خاص و یا جهت اسپین یا چرخش آن (بالا یا پایین) را محاسبه کنند. اما ریاضیات به ما نمی گوید که تابع موج خودش چیست. آیا یک معیار فیزیکی است؟ یا یک ابزار محاسباتی که بخاطر جهل انسانها از جهان اطرافشان شکل گرفته است؟

 

آزمایشات بسیار ماهرانه ای در حال انجام است و این آزمایشات باید یک پاسخ منطقی، بدهند. اما محققان خیلی خوش شانس هستند، زیرا به پاسخ نزدیک هستند و اگر این اتفاق بیفتد آنها می توانند به سوالاتی پاسخ بدهند که دهه ها بی پاسخ مانده است. سوالاتی از این قبیل: آیا یک ذره می تواند در یک لحظه در مکان های مختلفی باشد؟ آیا جهان پیوسته خودش را به جهان های موازی تبدیل می کند که هر یک حاوی ورژن دیگری از ماست؟ آیا اصلا چنین چیزی واقعا وجود دارد؟ الساندرو فدریزی، فیزیکدان دانشگاه کویینزلند استرالیا می گوید: پرسش های مختلفی توسط افراد ِ مختلفی در جایی بیان شده، اما آنچه که واقعا واقعیت دارد، چیست؟

 

درباره فیزیک کوانتومی,آشنایی با فیزیک کوانتومی

موج ها و ذرات دو روی یک سکه هستند

 

مباحثات پیرامون اصل واقعیت به روزهای اولیه ارائه نظریه کوانتوم برمی گردد که بیان شد موج ها و ذرات دو روی یک سکه هستند. مثال کلاسیک آن آزمایش دوشکاف است. در این آزمایش الکترون ها به طرف یک صفحه که دو شکاف طولی دارد شلیک می شوند و مشاهده می شود که الکترون ها از هر دو شکاف عبور کرده و دقیقا مثل اینکه یک موج نوری از شکاف ها گذشته باشد طرحی از تداخل امواج را در صفحه مقابلشان ایجاد می کنند. در سال ۱۹۲۶ اروین شرودینگر فیزیکدان اتریشی تابع موج را ابداع کرد تا چنین رفتاری را توصیف کند و برایش یک معادله تعریف کرد که فیزیکدانان توسط ِ آن بتوانند موقعیت ذره را محاسبه کنند.

 

جهالت، سعادت است

از جنبۀ عملکردی، ذات یا حقیقت ِ تابع موج اهمیتی ندارد. در سال ۱۹۲۰ میلادی کتاب مرجع کپنهاگی که تفسیر نظریۀ کوانتومی می باشد توسط ِ فیزیکدانانی چون نیلز بور و ورنر هایزنبرگ توسعه یافت و آنها در این کتاب، «تابع موج» را فقط یک ابزار برای پیش بینی نتایج خود تلقی کرده و به فیزیکدانان هشدار دادند که خودشان را نگران حقیقت واقعی نهفته در آن نکنند. جین بریکمونت، فیزیکدان آماری در دانشگاه لووین بلژیک می گوید: شما نمی توانید اکثر فیزیکدانان را بخاطر این جمله “ساکت شو و محاسبه کن” سرزنش کنید، زیرا تابع موج باعث پیشرفت های شگرفی در فیزیک هسته ای، فیزیک اتمی، فیزیک حالات جامد و فیزیک ذرات شده است. لذا مردم می گویند که نگران سوالات بزگ نباشید.

 

فیزیک اتمی, تفسیر کپنهاگی

در سال ۱۹۳۰ آلبرت انیشتین تفسیر کپنهاگی را رد کرد

 

اما به هر حال برخی فیزیکدانان نگران این موضوع هستند. در سال ۱۹۳۰ آلبرت انیشتین تفسیر کپنهاگی را رد کرد نه تنها بخاطر اینکه به دو ذره اجازه می داد که تابع موجشان را درهم تنیده کنند، بلکه به این خاطر که موقعیتی را ایجاد می کرد تا اندازه گیری روی یک ذره به طور آنی خصوصیت ِ ذرۀ دیگر را با وجود فاصله ی بسیار زیاد آن دو، تعیین می کرد. انیشتین به جای اینکه “عمل شَبح‌وار در یک فاصله”(در هم تنیدگی ذرات) را بپذیرد ترجیح میداد این را باور کند که توابع موج ذرات ناکامل بوده است. او پیشنهاد داد که ذرات ممکن است متغیرهای پنهانی داشته باشند که پیامد نهایی اندازه گیری را تعیین می کنند، اما نظریه های کوانتومی آنها را به حساب نمی آورند.

 

آزمایشات پس از آن نشان دادند که عمل شبح وار در یک فاصله (منظور همان ذرات در هم تنیده ای که در فواصل دور از هم قرار دارند اما خواص مشابه از خود نشان می دهند) کاملا واقعی است و باعث شد فرضیه متغیرهای پنهانی انیشتین رد شود. اما این دستاورد، فیزیکدانان را از ارائه بیانیات خودشان باز نداشت. این بیانیات منجر به ایجاد دو گروه شد. گروهی که با انیشتین موافق بودند و می گفتند تابع موج نمادی از جهل ماست – فیزیکدانان به آن «مدل تابع موج- معرفت شناختی» می گویند- و گروه دوم گروهی بودند که تابع موج را یک اصل واقعی می دانند که به آن «مدل تابع موج-اونتیک یا هستی شناختی» می گویند.

 

برای درک اختلاف این دو، آزمایش ذهنی ای که شرودینگر در نامه ای به انیشتین ارائه داد را در نظر بگیرید: «در یک جعبه در بسته گربه ای محصور شده است، در این جعبه یک ماده رادیواکتیو وجود دارد که احتمال تشعشع آن در عرض یک ساعت ۵۰% می باشد. در صورت تشعشع ماده رادیواکتیو چکش موجود در دستگاه حرکت کرده و شیشه حاوی سم را خواهد شکست و گربه مسموم شده و می میرد. شرودینگر نوشت: چون فروپاشی ماده رادیواکتیو یک رویداد کوانتومی میباشد، قوانین نظریه کوانتوم بر آن حاکم است. پس از گذشت یک ساعت، تابع موج داخل جعبه باید مخلوطی از گربۀ زنده و مرده باشد.»

 

آشنایی با علم فیزیک،پیش بینی نظریه کوانتومی

آزمایش ذهنی ای که شرودینگر در نامه ای به انیشتین ارائه داد

 

“فردریزی” می گوید این یک حرف خام است. در واقع در مدل تابع موج- معرفت شناختی، گربه درون جعبه یا زنده است یا مرده و ما این را نمیدانیم چون در جعبه بسته است. اما اکثر مدل تابع موج- هستی شناختی با تفسیر کپنهاگی موافقند که می گوید: تا زمانی که مشاهده گر در جعبه را باز نکند و نگاه نکند گربه داخل جعبه هم مرده است و هم زنده. و این جایی است که مباحثات به بن بست میخورد. کدامیک از نظریات کوانتوم درست است؟ این سوال بسیار سختی است که بخواهیم بطور آزمایشگاهی به آن پاسخ دهیم چرا که اختلاف بین مدل ها اندک است. برای قابل استفاده بودن (کارا بودن) آنها باید پدیده های کوانتومی یکسان را پیش بینی کنند ( مانند تفسیر بسیار موفق کپنهاگی).

 

“اندرو وایت” فیزیکدان دانشگاه کوئینزلند این قضیه را اینگونه عنوان می کند: «یک کوه بزرگ یکنواخت رو در نظر بگیرید که نه جای گذاشتن پا دارد و نه راهی که بتوان به آن صعود کرد.» وی در سال ۲۰۱۱ با انتشار یک تئوری در مورد اندازه گیری های کوانتومی که به نظر می رسید تابع موج را به عنوان «مدل های ناشناخته» رد می کند، اوضاع را تغییر داد. به طور عمقی تر، اگرچه این تئوری، فضای جستجو داشت که نجات یابند اما به فیزیکدانان الهام می کرد که بطور جدی تر در مورد تشکیل یک مباحثه پیرامون سنجش واقعیت ِ “تابع موج” بیندیشند. مارونی تا آن زمان یک آزمایش را طراحی کرده بود که به طور اصولی باید کار می کرد. چندی بعد او و دیگران روش هایی را یافتند که آزمایشش را در عمل نیز کارا تر می کرد. آزمایش در سال ۲۰۱۴ توسط فردریزی، وایت و سایرین انجام شد.

 

برای اینکه ایدۀ این آزمایش را واضح کنیم تصور کنید که دو بسته کارت بازی داریم که در یک بسته فقط کارت های قرمز وجود دارند و در بستۀ دیگر فقط تک خال ها هستند. مارتین رینگبور فیزیکدان دانشگاه کویینزلند می گوید: «به شما یک کارت داده می شود و از شما می پرسند این کارت از کدام بسته آمده؟ خب اگر کارتی که به شما داده اند قرمز-تک خال باشد چه؟ این یک همپوشانی است و شما قادر نیستید بگویید آن کارت از کدام بسته آمده، اما اگه این را بدانید که چه تعداد از هر نوع کارتی در هر بسته وجود دارد، میتوانید حساب کنید که هر چند وقت یک بار ممکن است، چنین پدیدۀ عجیبی رخ دهد.

 

قرارگیری در یک موقعیت خطرناک

در سیستم های کوانتومی چنین ابهام های مشابهی رخ می دهد. برای مثال، همیشه یک روش اندازه گیری منفرد ممکن نیست که تشخیص دهد یک فوتون چگونه قطبش(Polarization) می کند.- قطبش یکی از ویژگی‌های امواج عرضی است که جهتِ نوسان را در صفحهٔ عمود بر انتشار موج نشان می‌دهد.- وایت می گوید: در زندگی واقعی خیلی ساده است که بگوییم غرب کمی بالاتر از جنوب غرب است اما در سیستم های کوانتومی به این سادگی نیست. طبق تفسیر کپنهاگی، هیچ اهمیتی ندارد که بپرسیم قطبش ذره چگونه رخ داد؛ زیرا این سوال حداقل یک جواب ندارد، مگر تا زمانی که یک روش اندازه گیری دیگر بتواند دقیقا جوابش را بیابد. اما مطابق با تابع موج به عنوان “مدل های ناشناخته”، سوال کاملا بامعنی تلقی می شود. علتش فقط آزمایش کننده ها هستند که اطلاعات کافی از روش اندازه گیری که به پاسخ برسد، ندارند.(مثل بازیکن کارت باز). مشابه کارت ها، این امکان وجود دارد که تخمین بزنیم چقدر ابهام میتواند توسط چنین نادیده گیری توضیح داده شود و آن را توسط مقادیر بیشتری از ابهام که توسط سیستم استاندارد داده می شود مقایسه کنیم.

 

این چیزی بود که تیم فردیزی تست کردند. گروه، قطبش و دیگر ویژگی های فوتون های یک پرتو ِ نور را اندازه گیری کرده و پی بردند که سطحی از هم پوشانی وجود دارد که توسط ِ “مدل های ناشناخته” قابل توضیح نمی باشد. نتایج نشان می دهد اگر واقعیت عینی وجود داشته باشد پس تابع موج نیز حقیقی می باشد. آندریا آلبرتی فیزیکدان دانشگاه بون آلمان می گوید: این بسیار حیرت آور است که شما بتوانید با یک آزمایش ِ ساده به یک حقیقت شگرف دست یابید.

 

نظریه کوانتوم, ارائه نظریه کوانتوم

اگر واقعیت عینی وجود داشته باشد پس تابع موج نیز حقیقی می باشد

 

نتیجه هنوز قطعی نیست. چون آشکارسازها فقط یک پنجم فوتون های موجود در آزمایش را شناسایی و استفاده کردند، لذا تیم مربوطه به ناچار فرض کردند که فوتون های شناسایی نشده رفتاری مشابه با سایر فوتون ها دارند. این یک فرض بزرگ محسوب می شود. در حال حاضر گروه در حال کارکردن روی بستن شکاف نمونه گیری میباشد تا یک نتیجۀ قطعی تر حاصل شود. در همین زمان تیم ِ “مارونی” همراه با گروهی از محققان ِ دانشگاه ولز جنوبی در استرالیا در حال انجام آزمایشات مشابهی با یون ها (که آسان تر از فوتون ها مسیریابی می شوند) هستند.

 

حتی با وجود اینکه تلاش های آنها به موفقیت رسید و تابع موج به عنوان مدل واقعی مورد قبول واقع شد، با این حال آن مدل ها تنوعات زیادی دارند و آزمایشگران همچنان باید آنها را از هم جدا کنند. از نمونه اولین چنین تفسیرهایی، در سال ۱۹۲۰ میلادی توسط ِ فیزیکدان فرانسوی “لویی دو بروی” انجام شد و در سال ۱۹۵۰ توسط “دیوید بوهم” فیزیکدان آمریکایی بسط داده شد. برحسب مدل های بوهم-بروی ذرات موقعیت ها و خصوصیات تعریف شده ای دارند که توسط نوعی موج راهنما که اغلب با تابع موج شناسایی می شود، هدایت می شوند. این تئوری آزمایش دو شکاف را توضیح می دهد، به طوریکه که موج راهنما قادر است از هر دو شکاف گذشته و یک طرح از تداخل امواج را در صفحۀ مقابلش ایجاد کند، اگرچه الکترونی که راهنمایی می کند تنها از یک شکاف می گذرد.

 

در سال ۲۰۰۵ مدل های بوهم-بروی یک ارتقاء آزمایشگاهی از یک منبع غیر منتظره دریافت کردند. فیزیکدانان “امانوئل فورت” که اکنون در انیستیتوی لانگوین پاریس است و “یوس کودر” از دانشگاه دیدروت پاریس با دانشجویان مقطع لیسانس آزمایشگاه یک کار منصفانه و راحت ( از نظر خودشان) انجام دادند: آزمایشی بسازید که در آن ببینیم چطور قطرات روغن وقتی در یک سینی پر روغن می افتند با لرزش سینی با هم مخلوط می شوند. در کمال تعجب همگان، وقتی که سینی با فرکانس مشخصی تکان میخورد موج ها اطراف قطرات روغن شروع یه ایجاد شدن می کنند. فروت می گوید: قطرات خود رو بودند. آنها روی موج خود موج سواری یا حرکت می کنند. در واقع یک شی دوگانه بود که داشتیم به آن نگاه می کردیم. یک ذره که توسط ِ یک موج حرکت داده می شد. پس از آن فورت و کودر نشان دادند که چنین امواجی می توانند ذرات را در آزمایش دوشکاف هدایت کنند (همانطور که با تئوری موج راهنما پیش بینی شده بود) و نیز می توانند دیگر اثرات کوانتومی را هم تقلید کنند. فروت تذکر می دهد که این آزمایش اثبات نمی کند که موج راهنما در حوزه ی کوانتوم وجود دارد. اما نشان می دهد که یک موج راهنما در مقیاس اتمی چطور کار می کند. وی افزود: «به ما گفته اند که چنین اثراتی به طور کلاسیک نمی توانند رخ دهند، اما می بینیم که آنها واقعا وجود دارند.»

 

بخش دیگر مدل های بر پایه واقعیت در سال ۱۹۸۰ انجام شد و سعی کرد تا خصوصیات متفاوت قابل ِ توجه اشیاء کوچک و بزرگ را توضیح دهد. آنجلو باسی فیزیکدان دانشگاه تریست ایتالیا می گوید:« چرا الکترون ها و اتم ها می توانند در یک لحظه در دو مکان حضور داشته باشند، اما اشیایی چون میز، صندلی، گربه و مردم نمی توانند؟» مطابق با مدل های فروپاشی، تابع موج ذرات واقعی است اما می تواند به طور خود به خودی خصوصیات کوانتومی اش را از دست داده و ذره را به یک مکان منفرد بشکند. مدل ها ایجاد می شوند بنابراین احتمال این اتفاق برای یک ذره منفرد بسیار ناچیز است، لذا اثرات کوانتومی در مقیاس اتمی غالب است. اما احتمال فروپاشی در ذره هایی که باهم هستند (در کنار هم قرار می گیرند) به طور چشمگیری افزایش می یابد. بنابراین اشیاء ماکروسکوپی خصوصیات کوانتومی شان را از دست داده و به طور کلاسیک رفتار می کنند.

 

یک روش این است که به رفتار کوانتومی اشیاء بزرگ و بزرگتر نگاهی بیندازیم. اگر نظریه کوانتومی درست باشد، هیچ محدودیتی وجود ندارد. فیزیکدانان تاکنون آزمایش «تداخل دو شکاف» را با مولکول های بزرگ انجام داده اند. اما اگر مدل های فروپاشی درست باشد، اثرات کوانتومی در بالاتر از یک جرم خاصی ظاهر نخواهند شد. گروه های مختلفی در حال برنامه ریزی برای جستجوی این حد برش (cut off) در حال استفاده از اتم ها، مولکول ها، دسته های فلزی و ذرات نانو هستند. آنها امیدوارند که در یک دهه به نتیجه برسند. مارونی می گوید: « آنچه که در مورد تمام این آزمایشات عالیست این است که ما نظریۀ کوانتوم را با دقیق ترین آزمون ها که قبلا هرگز انجام نشده، مورد سنجش قرار می دهیم.»

 

جهان های موازی

مدل تابع موج واقعی هم اکنون مشهور و مورد توجه نویسندگان علمی- تخیلی قرار دارد. فرضیه جهان های چندگانه در سال ۱۹۵۰ توسط هیو اورت (فارغ التحصیل دانشگاه پرینستون نیوجرسی) گسترش یافت. در تجسم “جهان های چندگانه” تابع موج، سیر واقعیت را به قدری عمیق کنترل می کند که هر موقع اندازه گیری کوانتومی انجام می شود، جهان به کپی های موازی می شکند. در مثال گربه شرودینگر وقتی در جعبه را باز می کنید جهان به دو جهان موازی تقسیم می شود، در یک جهان جعبه حاوی گربۀ زنده و در جهان دیگر جعبه حاوی گربۀ مرده وجود دارد.

 

آشنایی با فیزیک کوانتومی,جهان پیوسته

تشخیص بین جهان های چند گانه ی اورت با مدل نظریه کوانتومی سخت است

 

تشخیص بین جهان های چند گانه ی اورت با مدل نظریه کوانتومی سخت است، زیرا پیش بینی های هر دو مشابه هم هستند. اما سال ۲۰۱۴ “هاوارد وایزمن” از دانشگاه گریفیت و همکارش مدل جهان های چندگانه قابل آزمون را ارائه کردند. چارچوب آنها حاوی تابع موج نبود، ذرات موجود در آزمایش از قوانین کلاسیک مثل قانون حرکت نیوتن اطاعت می کردند. آثار عجیب روِیت شده در آزمایشات کوانتومی به علت وجود نیروی دافع بین ذرات و همزادهایشان در جهان های موازی، رخ می دهند.

 

وایزمن میگوید: نیروی دافعه بین ذرات باعث ایجاد امواجی می شود که از طریق جهان های موازی گسترش می یابند. با استفاده از شبیه سازی های کامپیوتری بیش از ۴۰ جهان متقابل، نشان داده اند که این مدل تقریبا تعدادی از اثرات کوانتومی را ایجاد می کند؛ از جمله مسیرهای ذره در آزمایش دو شکاف. با افزایش تعداد جهان ها، الگوی تداخلی بیشتر شبیه آن چیزی که نظریه کوانتومی پیش بینی کرده، می شود. وایزمن می گوید: از آنجا که نظریه پیش بینی می کند نتایج ِ مختلف بستگی به تعداد جهان ها دارد، باید روش هایی ایجاد شوند که ببینند آیا مدل چند جهانی درست هست یا خیر_ منظور این است که در این مدل تابع موج وجود ندارد و واقعیت تماما کلاسیک است.-

 

از آنجا که مدل وایزمن احتیاجی به تابع موج ندارد پایدار خواهد ماند، حتی اگر در آینده “مدل های ناشناخته” رد شوند. از دیگر مدل های ماندنی می توان به “تفسیر کپنهاگی” اشاره کرد که در حقیقت هیچ واقعیت عینی در آن وجود ندارد و فقط محاسبات در آن موجود است. وایت گفت: این یک چالش منحصر بفرد است. اگر چه هنوز هیچکس نمی داند چگونه آن را انجام دهد. آنچه واقعا حیرت آور است این است که آزمایشی را طراحی کنیم که ببنیم آیا واقعا واقعیت عینی ای آن بیرون هست یا خیر؟ نظر شما چیست؟

 

منبع: bigbangpage.com- nature.com



سرعت نور در خلأ


سرعت نور در خلأ برابر با ۲۹۹٫۷۹۲٫۴۵۸ متر بر ثانیه است؛ دانشمندان نهایتأ در سال ۱۹۷۵ با این رقم به توافق رسیدند – اما چرا این رقم را تصویب کردند؟ و چرا این رقم اهمیت دارد؟

 

سرعت موج تابش الکترومغناطیسی,میزان سرعت نور

سرعت نور در خلأ برابر با ۲۹۹٫۷۹۲٫۴۵۸ متر بر ثانیه است

 

پاسخ به این سئوالات ما را به یک سفر جالب در اعماق فضا، زمان، فیزیک و اندازه گیری می برد و اما داستان هنوز گفته نشده است. مطالعات مدرن سرعت نور را برای اولین بار مورد پرسش قرار می دهند. برای شروع بهتر است تاریخ را مرور کنیم: در ابتدای قرن هفدهم، عموم بر این باور بودند که نور سرعت ندارد و فقط به طور آنی ظاهر می شود.

 

در قرن شانزدهم، این ایده به طور جدی به چالش کشیده شد. در وهله ی نخست دانشمندِ هلندی آیزاک بکمان در سال ۱۶۲۹ یک سری آینه را در اطراف انفجارات باروت قرار داد تا ببیند آیا مشاهده کنندگان هیچگونه اختلافی را در لحظۀ ظاهر شدنِ جرقه ی نور تشخیص می دهند یا خیر. متأسفانه این نتایج برای بکان و علم قانع کننده نبودند، اما در سال ۱۶۷۶ یک ستاره شناس دانمارکی به نام اوله رومر تغییرات عجیبی را در زمان ماه گرفتگیِ یکی از قمرهای مشتری در طول یک سال تشخیص داد.

 

آیا این تغییرات به این خاطر بودند که وقتی زمین دورتر باشد نور زمان بیشتری را لازم دارد تا از مشتری سفر کند؟ رومر این چنین تصور کرد و محاسبات دقیقش سرعت نور را تقریبأ ۲۲۰ هزار کیلومتر بر ثانیه اندازه گیری کردند – این تخمین اصلأ بد نیست، به ویژه با توجه به اینکه داده های او در مورد اندازه های سیاره همگی دقیق نبودند. آزمایشات بیشتر بر روی سیاره مان با استفاده از پرتوهای نور دانشمندان را به عدد درست نزدیکتر کردند و سپس در میانه ی دهه ی ۱۸۰۰، فیزیکدان جیمز کلرک مکسول معادلات مکسول خویش را معرفی کرد – روش های اندازه گیری میدان های الکتریکی و مغناطیسی در خلأ.

 

معادلات مکسول خواص الکتریکی و مغناطیسیِ فضای خالی را تثبیت کردند و پس از اینکه مشخص شد سرعت موج تابش الکترومغناطیسیِ فاقد جرم خیلی نزدیک به سرعت فرضیِ نور است، مکسول بیان کرد که ممکن است آنها دقیقأ با هم انطباق داشته باشند. به نظر می رسد مکسول درست گفته باشد و برای اولین بار توانستیم سرعت نور را بر اساس ثابت های دیگر در جهان اندازه گیری کنیم.

 

سرعت نور,اندازه سرعت نور

خلأ با ذرات ابتدایی که به سرعت ایجاد شده و از بین می روند پر شده است

 

در عین حال، کار مکسول به شدت نشان می داد که نور به خودی خود یک موج الکترومغناطیسی است و پس از تأیید این ایده، آلبرت انیشتین در سال ۱۹۰۵ به عنوان بخشی از نظریۀ نسبیت خاص خود به آن پرداخت. امروزه، سرعت نور یا c به عنوان سنگ بنای نسبیت خاص در نظر گرفته می شود – برخلاف فضا و زمان، سرعت نور ثابت است و مستقل از مشاهده کننده عمل می کند. بعلاوه، این ثابت زیربنای درک ما از جهان است. این ثابت با سرعت امواج گرانشی انطباق دارد و بله، این همان c در معادلۀ معروف E=mc2 می باشد.

 

فقط دانش مکسول و انیشتین را درباره ی سرعت نور در اختیار نداریم. دانشمندان نور را با برگرداندنِ لیزرها از اشیا و مشاهدۀ عملکرد گرانش در سیاره ها اندازه گیری کرده اند و تمام این آزمایشات به یک رقم یکسان دست یافته اند. هرچند، به لطف نظریۀ کوانتوم (شاخه ای از فیزیک که بیان می کند جهان به آن اندازه که تصور می کنیم ثابت نیست)، داستان به اینجا ختم نمی شود.

 

نظریۀ میدان کوانتوم می گوید که خلأ هرگز واقعأ خالی نیست: خلأ با ذرات ابتدایی که به سرعت ایجاد شده و از بین می روند پر شده است. این ذرات موج های الکترومغناطیسی را ایجاد می کنند و می توانند تغییراتی را در سرعت نور ایجاد کنند. مطالعات بر روی این ایده ها همچنان ادامه دارند و یک روش قطعی را برای آن پیدا نکرده ایم. در حال حاضر، سرعت نور به همان اندازه ای که قرن ها بوده باقی می ماند و ثابت است…

 

منبع: bigbangpage.com - sciencealert.com



آستان مقدس امامزاده محسن


آدرس امامزاده محسن اصفهان

آستان مقدس امامزاده محسن 

 

نسب این امامزاده بزرگوار به امام موسی بن جعفر (علیه السلام) می رسد. در یادداشتهاى نویسنده متتبّع، آقاى سید مصلح الدین مهدوى، راجع به این امامزاده، آمده است:

 

در قریه مارنان اصفهان، از بلوک اصفهان مقبره ه‏اى است معروف به امامزاده غریب، که روى سنگ لوح آن نوشته است: جناب محسن بن موسى بن جعفر (علیه السلام) با توجه به تابلویی که جهت اطلاع زایرین در حرم موجود است امامزاده محسن برادر بزرگتر حضرت معصومه (سلام الله علیها) پسر بلافصل حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) و برادر بزرگتر حضرت امام رضا (علیه السلام) می باشند.

 آدرس امامزاده محسن اصفهان

امامزاده محسن برادر بزرگتر حضرت معصومه (س) می باشد

 

 ایشان در سال 208 هـ.ق در زمان حضرت امام جواد (علیه السلام) از مدینه و به روایتی از سامراء به این مکان آمده و به امر کشاورزی پرداختند که بعد از شناسایی به دست عمال عباسی به شهادت رسیدند. اسناد و مدارک شجرنامه این امامزاده بزرگوار در مرکز قاضی شهید نورالله هندوستان نگهداری شده و رونوشت آن در حرم جهت بازدید زایرین در معرض دید قرار دارد.

آدرس امامزاده محسن اصفهان

امامزاده محسن پسر بلافصل حضرت امام موسی کاظم (ع) و برادر بزرگتر حضرت امام رضا (ع) می باشد

 آدرس امامزاده محسن اصفهان